• وبلاگ : شب نوشته‏هاي تلخون
  • يادداشت : بهونه‏هاي كوچيك من براي خوش‏حالي
  • نظرات : 15 خصوصي ، 17 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام.

    مسافرت با دانشگاه به مشهد و شمال...

    خوندن يه عالمه شعرهاي نوستالژيك توي راه طاقت فرسا اونم باصداي بلـــــــــــــــــند!!

    پيداكردن سوغاتي اي كه خواهر زاده ام سفارشش رو داده بود(قطعاً يافتن يك عدد جيپ كه توش يه سرباز باشه و روي جيپ هم يه دوشكا قرار داشته باشه-اونم درحاليكه اين اسباب بازي فقط وفقط زائيده ذهن خلاق اميرحسام خان بوده-كاري بس شادي بخشه!)

    لذت از هواي عالي بندرتركمن...

    ثبت لحظه به لحظه ي سفر توسط چيزي حدود400عكس واسه آدم خاطره بازي مثل من هم يه سوژه است براي يه شادي ممتد!

    وخيلي اتفاقات ريزو درشت كه بخوام بنويسمش بايد حالاحالاهاليست كنم برات!

    پاسخ

    چه خوب كه يكي بالاخره به اون سوال آخر پست هم توجه كرد.خوشحالم كه خوشحالي...اصلاً آدم از خوشحالي بقيه ناخودآگاه خوشحال ميشه ها!اين همه حس خوبت بهم منتقل شد:)