سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 تعداد کل بازدید : 138758

  بازدید امروز : 3

  بازدید دیروز : 39

شب نوشته‏های تلخون

[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

 

 

لینک دوستان

 

درباره خودم

شب نوشته‏های تلخون
تلخون
هر کی خوابه خوش به حالش/ما به بیداری دچاریم.

 

لینک به لوگوی من

شب نوشته‏های تلخون

 

حضور و غیاب

یــــاهـو

 

بایگانی

شب‏نوشته‏های 85
شب‏نوشته‏های 86
شب‏نوشته‏های 87
شب‏نوشته‏های 88
شب‏نوشته‏های 89

 

اشتراک

 

 

شبانه نویس

نویسنده:تلخون::: سه شنبه 86/5/16::: ساعت 9:52 صبح

به نام خدا

دارم سامانه‌ی (سیستم!) نوشتن تلخون رو عوض می‌کنم.بلکه به دلم بشینه! فعلاً فقط امتحانیه...

×××

چون من خیلی "جغد" هستم و وقتی همه خوابن من تازه بیداری سراغم میاد، می‌خوام از این به بعد شبانه‌هام  رو توی تلخون بنویسم. فکرها و اتفاقات و حتی خواب‌هایی که شب‌ها سراغم میاد...حتی چیزایی که شب‌ها از پشت پنجره می‌بینم.و مهم تر از همه کتاب‌هایی که شب تا صبح می‌خونم. امیدوارم خوب از آب دربیاد. راستی یادم رفت بگم که جغدها اگه شب تا صبح بیدارن و صبح تا شب خواب! من شب تا صبح و صبح تا شب بیدارم. ساعت خوابم شاید اندازه انگشت‌های یه دستت هم نشه. باور کن تلخون.

×××

شب نوشته‌ی:15/5/86

 

درد دوباره و هزارباره می‌پیچه و از تنم می ره بالا! تلخون دیشب دلم می خواست از خدا بپرسم چرا آدم به درد عادت نمی‌کنه؟درد بزرگتر می شه یا من کم تحمل تر شدم؟

با 3 تا بروفن هم هیچ کمکی بهم نمی شه.این قدر به خودم می‌پیچم تا  بالاخره خوابم می گیره.نیم ساعت نیست که دوباره از درد بیدار می شم. صدای پایین کشیدن کرکره‌ی سوپرمارکت سر کوچه میاد. منو یاد دوران مدرسه می‌اندازه.می‌پرسی چه ربطی داره؟ وقتی در آرزوی یه قطره! خوابی ولی باید بیدار بمونی و درس بخونی حتی به مغازه دار سر کوچه هم حسودی می‌کنی که زودتر از تو می‌ره بخوابه... دوباره تقلا و دوباره خوابی سبک!دارن اذان می‌زنن(اذان می‌گن) دوباره بیدار می شم. باور کنی یا نه فقط به اندازه یه لبخند بیداری‌ام طول می‌کشه. صدای اذان لالایی می‌شه برام و دوباره خواب! ساعت 4 دوباره و هزار باره بیدار می‌شم.تشنمه. آب بغل دستم گرمه. چند دقیقه طول می‌کشه تا نیروی بیدار شدنم رو پیدا کنم. چه کار کنم خدایا؟ آب یخ و شربت پرتقال! تا حالا ساعت 4 صبح امتحانش کردی؟ خیلی لذت بخشه... صدای هم زدن شربت با قاشق توی سکوت دیوانه وار شب...و دوباره خوابء بیداری. خوابء بیداری. خوابء بیداری. خوابء بیداری... تا بالاخره صبح می‌شه. نترس تلخون. من حتی شب رو با دردش هم دوست دارم.

 



  • کلمات کلیدی :


  • [ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

    ©template designed by: www.persianblog.com